چند روز قبل، خبری خواندم مبنی بر حمایت 285 نفر از اساتید برجسته ی فلسفه و عرفان از رییسی. در سایت تسنیم(+). یک خبر احتمالا واکنشی که چند ساعت بعد از خبرِ حمایت 263 فلسفه دان و مترجم و نویسنده از ، منتشر می شد. طبعا بعد از خواندن متن بیانیه، مروری داشتم بر نام ها. در لیست حامیان رییسی توجهم جلب شد به تکرار بعضی از نام ها. با کنترل اِف و چک کردن بعضی از نام ها دیدم تقریبا به جز چند تایی شان که اسم و رسمی دارند، بقیه دو یا سه بار تکرار شده اند! بگذریم.
دوستان ما که دم از انقلاب و آرمان و راستی و حقیقت می زنند، تزویرشان خیلی وقت است که مشهود شده. خلط هدف و وسیله، این بزرگواران را به چنان حقارتی رسانده که برای تهیه ی یک خبر واکنشی و پا تک زدن به رقیبی که فکر می کنند استادِ گایشِ آرمان هاست و عزت ملی را دریده و هسته ای را فروخته و چشم امید به دشمن بسته، چه ها که نکرده اند و نمی کنند. درباره ی آن طرف هم (همین جماعت به اصطلاح اصلاح طلب و اعتدالی) البته بحث مبسوط است و حوصله بر. آدم های چرخیده بر مدار ایدئولوژی که پا از مرز افراط و تفریط فراتر نگذاشته اند و با بلغور کردن فضولاتِ متفکرانِ غربی ژستِ دانستن و حقیقت می گیرند. آدم هایی که روزی خودشان را به چپِ دنیا بسته بودند و حالا به راست. دنیا هم نه به چپش گرفت و می گیرد، نه به راستش. اعتدال ما بینِ افراط و تفریط نیست. اعتدال بیرون از این دو است. اخلاق و روحیات انسانی را نمی شود با دماسنج معیار گرفت. اخلاق، آب و هوا نیست. در این ماجرا و هر ماجرایی که ربطی با عالم معنا دارد، وسط و میان داری، ااما حد وسط افراط و تفریط نیست. و درباره ی دوستان رفرمیست نیز باید گفت بنیانی که بافته اید برای مفاهیم عالیِ تساهل و تسامح ( تکرارِ مکرراتِ تئوریسین های پوکِ شما) که ریشه در خاکِ عرفان و ادبِ این قوم دارد، بسیار پوچ تر از آن است که فکرش را بکنید. کسی که پیش از حریّت و آزادی به تساهل رسیده حتما تساهل را به یله گی و راحت بارگی و خشتک و مابقی قضایا می بندد و آن که اینگونه نباشد آزاده ای است که جوهرِ حکمتِ عملی و دینداری مبتنی بر سلوکِ اوست. باز هم بگذریم.
درباره این سایت